ღ.•**•.خاطــراتــ سوختــه.•**•.ღ







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





تنهایی ، شوری اشكهایم

تنهایی ، شوری اشكهایم
زخم صورتم را میسوزاند
این زخم زندگی است
 كه مدتها مرا همراهی میكند
دست سردی نیست
تا اشكهایم را پاك كند
ومرهم زخمم باشد
در بسته است
نگاهم به در خیره مانده است
اتاق سرد است
همه چیز سرد است
گرما  ، بدنم را میسوزاند
كسی نیست خاموشم كند
ولی این بار دیگر صورتم نمیسوزد
تنم از این همه تنهایی آتش میگیردو میسوزد

http://hadi4327.persiangig.com/c.jpg

چقدر از تو نوشتم
وچقدر سرودم تورا
واشعارم چقدر غزل به تو داد
اما مثنوی چشمانت غزل مرا
دور میریخت
وقتی كه دوبیتی های تورا
عاشقانه میسرودم


من آن غریبه ی دیروز آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم
در آشنایی امروز می نویسم تا در فراموشی فردا یادم کنی.

برای سالها می نویسم ...

سالها بعد که چشمان توعاشق می شوند ...
افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود...

که همیشه یکی بود یکی نبود




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط тαηнα در 22:33 | |